محل تبلیغات شما
داشتم آسمون ریسمون میبافتم که بودنم که خوب بوده واست انگیزه نبودم ، اون همه امید که ساختم واست ، هی پشت سر هم که یهو دیدم داره باخودش آروم میگه بعد ویران شدنم ساخت مرا ، اما رفت! فکر کن بار دگر زله در بم بزند! بعد گفت: نباشی ،دیگه چیزی ازم نمیمونه بودن رو ول کن موندن خوبه ، بمون و به قول خودت پیامبر شو همون ماندن کم معجزه ای نیست در عصر ما وقتی بین جنگ عقل و دل هر دو برنده میشن جنون یعنی پس زدن این همه خوشبختی زل زدم بهشو گفتم دم خدایم گرم که تورو با

هیچ چیز به زیبایی طرز نگاه تو مرا نکشت.

روزی که برای اولین بار تورا خواهم بوسید، یادت باشد که کار ناتمامی نداشته باشی(افشین یدالهی)

کاری کردی که دیگه هیچکسی به چشمای خسته ی من نمیاد

، ,واست ,کن ,بار ,خوشبختی ,میشن ,و دل ,دل هر ,عقل و ,جنگ عقل ,وقتی بین

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها